خط روند به عنوان یکی از موضوعات ابتدایی و در عین حال بسیار مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. معمولا در هر دوره تحلیل تکنیکال یکی از موضوعاتی که در همان ابتدا مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، آموزش رسم خط روند است.
خطوط روند نقاط خاص دادهها را به هم متصل میکند و پیش بینی قیمتها و شناسایی روندهای بازار را برای معاملهگران و چارتیستها آسانتر میکند.
تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد. خط روند (Trendline) یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال و ترید محسوب میشود. با این که این ابزار بسیار کاربردی است، اما در عین حال بسیار ساده است و تنها با کمی تمرین و تکرار، میتوانید کاملا بر رسم خطوط روند مسلط شوید.
یک Trend، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیانی دیگر از افت و خیز قیمت، اوج و کف قیمتی آن روند تشکیل می دهد.
روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، Trend تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد.
یکی از ویژگیهای خط روند این است که میتواند نقش سطوح حمایتی و مقاومتی را در تایمفریمهای مختلف ایفا کند. در واقع میتوان گفت که در خطوط روند صعودی، معمولا شاهد افزایش تقاضا و در خطوط روند نزولی، شاهد افزایش عرضه هستیم.
بیشتر تحلیلگران بر این باور هستند که برای رسم خطوط روند وجود دو نقطه در نمودار کافی است. اما این خطوط زمانی تایید شده و ما می توانیم در جهت آن پوزیشن باز کنیم که حداقل دو برخورد با خط روند داشته و ما برخورد سوم را معامله کنیم.
در ترسیم خط روند، دو روش یا طرز تفکر داریم؛ استفاده از بدنه اصلی کندلها و استفاده از سایههای کندلها. در محلهای برخورد به خط ترسیمی، فرقی ندارد که بدنه برخورد داشته و یا سایه. چیزی که اهمیت دارد تلاقی کندلها با خط است.
به این نکته هم باید توجه داشته باشید که هر کدام از دو روش را که انتخاب میکنید، به آن وفادار بمانید. در صورت عدم وفاداری به روش خود، سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید و تریدهای موفقی نخواهید داشت.
استفاده از بدنه کندل، به شما دیرتر سیگنال میدهد؛ اما سیگنال خرید یا فروش این روش بسیار دقیقتر است. برای به کار بردن این روش در رسم خط روند صعودی، باید توجه داشته باشید که هیچ کندلی پایینتر از خط شما بسته نشده باشد و همچنین در رسم خط روند نزولی، باید مطمئن شوید که کندلی در بالای خط روند شما بسته نمیشود.
بر اساس قلهها و کفهای نمودار، خط روند نشان میدهد که کجا قیمت روند را به چالش میکشد و آن قیمت را امتحان کرده و سپس به جریان اصلی بر میگردد. سپس میتوان خط را ادامه داد و سطوح مهم را در آینده پیش بینی کرد. خط روند تا زمانی که شکسته نشود، معتبر تلقی میشود.
طبیعتا خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید هستند ( تقاضا بیش از عرضه است) و خطوط روند نزولی با افت قیمت همراه است (عرضه بالاتر از تقاضا) است.
با این حال، حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیلهایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر قیمت رو به افزایش است اما حجم معاملات رو به کاهش یا نسبتاً پایین است، ممکن است احساسات کاذب افزایش تقاضا را ایجاد کند که این قضیه باعث ایجاد فیک اوت (Fakeout) یا شکست کاذب میشود.
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف Trend Lines در بازار وجود دارد:
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. برای رسم روند صعودی، حداقل به دو دره (کف) نیاز داریم. کف جدید باید بالاتر از کف قبلی تشکیل شده باشد.
Trend Line نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. این خطوط روی نمودار ترسیم میشود و سقفهای قیمتی را به هم متصل میکند.
وقتی قیمتها بین دو سطح حمایتی و مقاومتی نوسان میکنند. اصطلاحا میگویند قیمت در حال رنج زدن است.
تحلیل Trend Line تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند و تشخیص روند صعودی و نزولی به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط Trend ها است. تحلیل آن از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی حرکتی بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند.
خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای شما ساده میکند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا میکند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث ریزشی (Descending Triangle) و مثلث افزایشی (Ascending Triangle)، پرچمهای معمولی (Flag) و پرچم سه گوش (Pennant) ، کانالها (Channel)، الگوی گُوه (Wedge) و غیره.
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل آنها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود. پس توجه داشته باشید. برای تحلیل بازار به خطوط روند اکتفا نکنید و استراتژی معاملاتی خود را بسازید.
در این مقاله صحبت های زیادی درباره خطوط روند کردیم. سعی کنید با خطوط روند دوست باشید. استدلال پشت این جمله نیز چندان پیچیده نیست؛ یک معاملهگر توان مبارزه یا مقابله با روندها را ندارد. بنابراین چه بهتر که از همان ابتدا از در دوستی وارد شود.
اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد.
روند صعودی ، روند نزولی ، روند خنثی.
یک Trend، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیانی دیگر از افت و خیز قیمت، اوج و کف قیمتی آن روند تشکیل می دهد.